loading...
عفاف وحجاب
خدادادرضایی بازدید : 25 جمعه 20 دی 1392 نظرات (0)

چرا خداوند از دختران وزنان پوشش بیشتری خواسته است ؟

جواب تا به حال خانه ای را دیده اید که در خیابان وکوچه رها باشد؟ آیا تا

به حال کسی را دیده ای که مبلغ زیادی پول را داخل کیف دستی بزارد ودر آن را باز بزارد ودر خیابان با خیال آسوده راه برود؟

حتما میگوید نه.

درست است . طلا وجواهرات وپول اشیای قیمتی دارای  ارزش زیادی هستند و مردم از آنها به خوبی نگهداری میکند

حال سوال من از شما این است که آیا ارزش شما از طلا وجواهرات چقدر است ؟

 

خدادادرضایی بازدید : 52 جمعه 20 دی 1392 نظرات (0)

 آپلود سنتر دختران مسلمان خوب میدانند که حضرت فاطمه زهرا -سلام الله علیها - برترین زن جهان وبهترین نمونه برای زنان ودختران مسلمان است.

مسلمانان از حضرت فاطمه-سلام الله عایها- درس درس درس های زیادی آموخته است  یکی از بهترین درس های آن حضرت

فقط حجاب است.

 

خدادادرضایی بازدید : 22 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

اصول برخورد با نامحرم

زنان با عفت، از اینکه در شلوغی مردان نامحرم قرار گیرند حیا ورزیده و مکان های عمومی در جامعه دینی باید محرم از نامحرم را تفکیک کند، اخیرا در خبرهایی شاهد جدایی واگن های زنانه از مردانه در ژاپن برای رفاه حال زنان هستیم. باید دانست این عفت نفس تمایلی درونی است که هر انسانی طبق فطرت خویش به آن گرایش دارد.


خدادادرضایی بازدید : 20 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

شرکتهای بزرگ دنیا برای خود برند دارند، کارخانجات همچنین، ماشین ها، موتورها، و حتی انسان ها، از هر کیش و آئین ،مسیحی، یهودی و شیطان پرست.
خواهر مسلمان و با عفاف من برند تو چست؟ آیا برندی از چادر بهتر می توانی پیدا کنی؟ که تو را با آن بشناسند؟

\"حجاب
خدادادرضایی بازدید : 27 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)


     


I see you.

I can't help but notice that almost every woman I see is carrying a baby or has children around her.

I see that though they are dressed modestly, their beauty still shines through.

But it's not just outer beauty that I notice.

I also notice that I feel something strange inside me: I feel envy.

I feel terrible for the horrible experiences and war crimes that the Lebanese people have suffered, being targeted by our common enemy.

But I can't help but admire your strength, your beauty, your modesty, and most of all, your happiness.

Yes, it's strange, but it occurred to me that even under constant bombardment, you still seemed happier than we are, because you were still living the natural lives of women.

The way women have always lived since the beginning of time.

It used to be that way in the West until the 1960s, when we were bombarded by the same enemy. Only we were not bombarded with actual munitions, but with subtle trickery and moral corruption.

...


خدادادرضایی بازدید : 38 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

A converted sister from Mexico who saw the blog wrote a letter about Hijab, and I publish his latter with her permission:

Salaam Aleikum brother,
I have read some of the articles you have in your blog and I have seen many talking about Hijab. It took me several years to wear Hijab after I became a Muslim, mainly there was still a process of growth in my side, there is a lot of aspects that one has to overcome specially living in a society that does not encourage Hijab and second because of coming from a non Muslim family. but having said that, I felt that I had to work more on the inner spiritual Hijab first before the outside. the understanding that what makes me a Muslim woman in the eyes of Allah (swa) for me was much more important (and still is) than my outside appearance. subsequently, the Hijab begins to happen almost natural and little by little. The reason why I am sharing this with you brother is because I have felt many times that Muslims tend to concentrate a lot on the outside Hijab, but as you are in the path to teach other people I would like to share humbly with you, that what makes me so in love with my Hijab is the integrity of my whole being, the outside Hijab as being a reflection of the beauty that is inside, meaning the nearness to Allah (swa).

peace and blessings to you,
your sister in Islam. 

خدادادرضایی بازدید : 28 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

 

0bbd6677c99a2e2c285d4db5f86bca36-425

 

 

 

امام روح الله:

 


کسی تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمی دانیم؛
ولی هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند

اگر بند بند استخوان هایمان را جدا سازند،
گر سرمان را بالای دار ببرند،
اگر زنده زنده در شعله های آتشمان بسوزانند،
اگر زن و فرزندان و هستی مان را در جلوی دیدگانمان به اسارت و غارت ببرند

هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمی کنیم
.
.
.
صحیفه امام (ره) جلد21

خدادادرضایی بازدید : 27 چهارشنبه 18 دی 1392 نظرات (0)

غیر از هسته‌ی بسیار کوچکی در درون حکومت که اجرای قهرآمیز شریعت را به ابزاری برای کسب قدرت و ثروت تبدیل کرده و هسته‌ی بسیار کوچکی از روحانیت که بقا و قدرت نهادهای دینی را در زیر پا له کردن فردیت و کرامت آدمی می‌بیند، حجاب اجباری برای اقشار مختلف جامعه‌ی امروز ایران به یک پدیده‌ی غیر اخلاقی، غیر عملی و غیر عقلانی تبدیل شده است. حتی سایت‌های شبه‌دولتی سنت‌گرا مثل الف در مطالبی عملی بودن و اخلاقی بودن حجاب اجباری را مورد پرسش قرار داده‌اند. سخن آنها از منظر درون‌دینی آن است که حجاب اجباری مرز میان با حجاب مومن و غیر مومن را بر هم ریخته است (موضوعی که نویسندگان سکولار سه یا دو دهه‌ی قبل متذکر شده بودند). کافی است به درون خانواده‌های ایرانی پا بگذارید: باورمند به حجاب و غیر باورمند به آن، با حجاب و بی‌حجاب، نمازخوان و بی‌دین، شراب‌خوار و شرکت‌کننده در نماز جمعه در کنار هم بر سر یک سفره می‌نشینند و دیگر از خصومت‌های سال‌های اولیه‌ی دهه‌ی شصت در خانواده‌ها خبری نیست. یک دختر یا بانو ممکن است آرایش کند و دختر یا بانوی دیگری آرایش نداشته باشد، یکی ممکن است تاپ بپوشد و دیگری مقنعه‌اش را سفت ببندد تا تار مویش دیده نشود، یکی به برنامه‌های ماهواره نگاه می‌کند و دیگری به تلویزیون دولتی، یکی آهنگ‌های معین و گوگوش و ویگن را گوش می‌کند و دیگری نوحه و روضه‌خوانی و برخی هر دو. همه با صلح در چارچوب خانواده زندگی می‌کنند و در گردهمایی‌های خانوادگی شرکت دارند. شاید حدود سه دهه باشد که دیگر نشنیده‌ایم اعضای فامیل بر سر باورها و سبک زندگی خود به جان هم افتاده باشند. حتی بسیجی‌ که در خیابان به توهین به “بدحجاب‌ها” اقدام می‌کند یا قاضی و دادستانی که علیه زن محجبه حکمی را صادر یا اجرا می‌کند اگر زن برادر یا خاله‌ی همسرش در خانه کاملا بی‌حجاب باشد، زبان در کام می‌کشد و واقعیت آنها را قبول می‌کند. آنها به تدریج یاد گرفته‌اند که محدوده‌ی “شغل” و روابط خانوادگی را از هم تفکیک کنند. آنها ممکن است در مجالسی که مشروب نوشیده می‌شود حضور پیدا نکنند اما فهمیده‌اند که همه‌ی انسان‌های متفاوت با خود را نمی‌توان حذف کرد. هم‌چنین با غلبه پیدا کردن فرهنگ غیر رسمی بر فرهنگ رسمی نمی‌خواهند با تحریم فضاهایی که مطابق میل‌شان نیست خود را منزوی کنند. بنابراین مسأله‌ی اختیاری بودن حجاب در سطح روابط درونی خانواده‌های بزرگ‌تر حل شده است. اما در دو سطح، حجاب اجباری اعمال می‌شود: توسط پدر/برادر بر دختر/خواهر و توسط شوهر بر همسر در خانواده‌های هسته‌ای مذهبی و سنتی، و توسط حکومت بر همه‌ی شهروندان. البته در دهه‌های شصت که مذهبی بودن در برخی اقشار احترام داشت برخی زنان بی‌اعتقاد به حجاب، برای احترام گذاردن به افراد مکتبی در چاوی چشمان آنها حجاب می‌داشتند اما در یک دهه‌ی اخیر این پدیده در حال زوال بوده است. چه می‌توان کرد تا این دو نوع حجاب اجباری را از میان برداشت؟ استقلال اقتصادی زنان اعمال حجاب اجباری توسط پدر/برادر و شوهر بر دختر/خواهر و همسر به دو عامل باز می‌گردد: ۱) وابستگی اقتصادی دختر/خواهر یا همسر (تنها ۱۵ درصد زنان ایرانی در بیرون از خانه شغل دارند) و ۲) عدم برابری زن و مرد در برابر قانون. این که مرد یا پدر خانواده احساس می‌کند که حق دارد دختر یا خواهر یا همسرش را به پوشیدن لباس خاصی وادار کند یا با آمدن “نامحرم” به اتاقی دیگر بفرستد ناشی از احساس وابستگی او به خود و احساس اطمینان از بودن قانون در سمت او در شرایط نافرمانی است. بنابراین برای حذف حجاب اجباری در خانواده‌ی هسته‌ای باید زنان به قدرت مالی مساوی، اشتغال مساوی و برابری در برابر قانون دست یابند. شوهر یا پدر نباید احساس کند که اگر در یک تنازع کار به دستگاه‌های اعمال قانون انجامید تبعیضی علیه زنان وجود دارد و قاضی و دادستان و مامور پلیس به نفع او رای می‌دهند. زنان و دخترانی که از حجاب اجباری اعمال‌شده توسط اعضای خانواده‌ی خود ناراضی هستند هر چه زودتر باید استقلال مالی پیدا کنند. رفع تبعیض حتی اگر دولت مابعد جمهوری اسلامی حجاب اجباری را رسما لغو کند قوانین موجود که یک شبه تغییر نمی‌کنند، علیه زنان تبعیضاتی را اعمال می‌کنند که راه را برای تحمیل خواست‌های مردان (از جمله پوشاندن زنان با گونی یا محبوس کردن آنها در خانه به دلیل حسادت و غیرت) باز می‌گذارد. مردانی که از سر عدم احساس امنیت در خانواده حقوق زنان را نقض می‌کنند با لغو حجاب اجباری توسط دولت عقب نخواهند نشست. حجاب اجباری در جامعه‌ای شکل گرفته که مردان از قدرتی فراتر از زنان برخوردار بوده‌اند و برداشته شدن این امر مستلزم لغو همه‌ی تبعیض‌های قانونی (در حیطه‌های طلاق، حضانت، ازدواج،  و واقعی (مثل عدم پرداخت مساوی برای شغل یکسان) علیه زنان است. غیر از برداشته شدن این تبعیض‌ها در یک دوره باید تبعیض مثبت به نفع زنان اعمال شود (مثل اختصاص دادن نیمی از صندلی‌های پارلمان یا نیمی از کرسی‌های قضاوت به زنان در شرایطی که زنی واجد شرایط برای پر کردن آنها وجود داشته باشد). اختلاط جنسیتی آنچه هم‌زیستی بی‌حجاب و باحجاب و نزدیکانشان در چارچوب خانواده را امکان‌پذیر کرد، برداشته شدن ساختار اندرونی-بیرونی در معماری انضمامی و ساختار ذهنی اعضای خانواده بود. به همین دلیل است که حکومت برای بسط حجاب به دنبال بازگردادن سنت ماقبل قرن بیستمی اندرونی-بیرونی به درون خانه‌های ایرانی بوده است. اما بیرون از خانواده، مهم‌ترین سیاست حکومت برای اعمال حجاب اجباری جدایی جنسیتی بوده است. جدایی جنسیتی زن و مرد را در برابر هم “غیر عادی” می‌سازد (با غلبه دادن تصور محرم و نامحرم: این که به آدم‌ها باید از دریچه‌ی تنگ محرم و نامحرم نگاه کرد) و تن انسان‌ها را به تابو تبدیل می‌کند. بنابراین برای حذف حجاب اجباری در عرصه‌ی عمومی مهم‌ترین گام، برداشتن تمام دیوارها و پرده‌ها میان زنان و مردان است. مدارس و دانشگاه‌ها و ادارات و دیگر مراکز تفریحی و کاری باید مختلط باشند و غیر از دستشویی، مکان دیگری در فضاهای عمومی نباید تک‌جنسیتی باشد. مردان را باید از فضاهای اختصاصی‌شان (دفاتر مقامات سیاسی یا قضات) محروم کرد و زنان باید حضوری مساوی با مردان در همه‌ی عرصه‌ها داشته باشند. اگر چنین شرایطی به وجود بیاید آن گاه زن و مرد در برابر هم، موجوداتی عادی جلوه خواهند کرد که می‌توانند افکار و اجزای بدن‌شان را (تا هر حدی که بخواهند) به نمایش بگذارند. وقتی مردان و زنان بتوانند جنس مقابل را در لطیفه‌ها یا غیبت‌های (غیر جنسی/غیر نژادی/غیر قومی) خود شریک سازند آنگاه فاصله‌ها از میان آنها برداشته می‌شود و بیش از جنسیت، انسانیت یکدیگر را تجربه خواهند کرد. ر فع حجاب از فضاهای محجبه جدایی جنسیتی معطوف بوده است به محجبه کردن بخشی از فضاهای عمومی. فضای عمومی‌ که تا ده‌ها متر دیوار دارد و از بیرون نمی‌توان آن را مشاهده کرد (مدارس و استخرهای زنانه) در واقع فضایی محجبه است. بخشی از ساحل دریا که با پارچه یا هر چیز دیگر جداسازی شده در واقعی ساحلی محجبه است. بنابراین برای رفع حجاب اجباری باید نخست فضاهای عمومی را از محجبه بودن نجات داد. اکنون بخشی از پارک‌ها، استادیوم‌ها، اتوبوس‌ها و واگن‌های مترو و دانشگاه‌ها، همه‌ی مدارس دخترانه، بخشی از سواحل دریا و حتی رستوران‌ها محجبه‌اند. کاری که در پی سرنگونی جمهوری اسلامی انجام خواهد شد برداشتن حجاب از سر این فضاها است اما سرنگونی جمهوری اسلامی تبعیض‌های قانونی، قدرت مالی فراتر مردان و مشکل اشتغال بسیار اندک زنان را فی نفسه حل نخواهد کرد. به همین دلیل مبارزه برای برابری جنسیتی ربطی به وجود یا عدم وجود جمهوری اسلامی ندارد گرچه سقوط نظام زن‌ستیز جمهوری اسلامی بسیاری از موانع را از پیش پای زنان و مردان برابری‌خواه برخواهد داشت. تا زمان سرنگونی تبعیض و تمامیت‌خواهی، افراد برای مقابله با فضاهای محجبه می‌توانند حتی‌المقدور از رفتن به آنها خودداری کنند. مخالفان تبعیض علیه زنان باید ورود به دانشگاه مختلط به دانشگاه تک جنسیتی را ترجیح دهند، سواحل جداسازی شده را به طور کلی تحریم کنند، حتی‌المقدور از سوار شدن به وسایل نقلیه‌ی عمومی محجبه خودداری کنند (در این زمینه البته حکومت محدودیت‌هایش را بر طبقات فقیر بیشتر تحمیل می‌کند چون آنها مجبورند از وسایط نقلیه‌ی عمومی استفاده کنند)، یا استخرهای جداسازی شده را مگر در شرایط درمانی تحریم کنند. انکار حجاب اختیاری باورمندان در شرایط اعمال حجاب اجباری توسط حکومت روسری، مقنعه، برقع، مانتو، روبنده یا چادر چه توصیه شده از سوی اعضای خانواده و جه دولت در این موقعیت‌ها نماد اعمال زور است چون دختر یا زن بر اساس انتخاب خود چنین لباسی را بر نگزیده است. تنها در یک جامعه‌ی آزاد با شرایط مساوی برای زنان و مردان است که می‌توان اختیاری بودن این نوع لباس‌ها را باور کرد. بدون این شرایط زنان و دخترانی که حجاب دارند نمی‌توانند اختیاری بودن آن را به دیگران بفروشند. اتفاقا برای آن‌که ما اختیاری بودن حجاب آنها را باور کنیم باید با حجاب اجباری مخالفت کنند. شرایط و فضای اجتماعی را باید بدان سو برد که باورمندان خود از حجاب اجباری شرمنده شوند چون شرایطی سخره‌آمیز و تحقیرکننده برای انتخاب آنها فراهم می‌آورد. تحریم اِعمال‌کنندگان حجاب اجباری از سوی دیگر تا زمان سرنگونی جمهوری اسلامی زنانی که با تبعیضات جمهوری اسلامی مخالف‌اند باید همه‌ی نهادهای دینی را تحریم کنند تا روحانیت فقدان آنها را کاملا احساس کند. و روحانیت شیعه مثل روحانیت همه‌ی ادیان، مخاطب و گوش مجانی می‌خواهد و اگر احساس کند با اعمال زور آنها را از دست می‌دهد تجدیدنظر خواهد کرد

تعداد صفحات : 5

درباره ما
سلام دوستان امیدوارم از خواندن این مطلب لذت برد لطفا مارا در بهبودی این سایت یاری بفرماید بانظردادن تنبلی ممنوع ممنون میشمهاااااااااااا
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    این سایت عالیه
    این سایت بهترین است
    خوب
    آمار سایت
  • کل مطالب : 43
  • کل نظرات : 5
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 19
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 52
  • بازدید ماه : 100
  • بازدید سال : 277
  • بازدید کلی : 2,899
  • کدهای اختصاصی